قافیه های دوری
احساس این روزهایم شعر نمیخواهد
بی نیاز از قافیه های دوری............
به تنها نتی از آهنگ دل خود.........
از این همه واژه های خیس ..........
قناعت می کنم.........................
واژه پشت واژه...........................
واژه ای که تو را صدا میزند.............
نه جای کسی تنگ می شود..........
نه غصه ها را بیدار می کند.............
یک کلمه ...دلتنگم........................
داتنگ از این واژه...........................
دلم تنگه حرفهای مانده..................
که کاش میشد نوشت..................
فقط با قلم دل می نویسم..............
روزهای بی تو..شبهای..................
بیگانگی و دلتنگی است.................
در ثانیه هایی که دقیقه , ساعت میشود
و سال را نقاشی می کند................
واژه پشت واژه..............................
واژه ای که تو را صدا میزند...............
در لابلای هر واژه .........................
این احساس تا ابد هست...............
اشکی از جنس باران....................
واژه پشت واژه...........................
واژه ای که عشق را صدا میزند.......
تصویر تو بود با دل........................
قاب تو بود واحساس...................
بر دیوار قلبم...با عشق حفظش کردم
واژه های دلم را نثار جانش کردم.......
واژه پشت واژه............................
واژه ای که دل را صدا میزند............
دنبال واژه هایم نباش....................
دل به نگاهم بسپار.......................
نگاه های حرف قصه ها دارند............
مژه های خیس از اشک...................
شتاب می کنند...........................
تا تو کمی راز چشمهایم را بدانی......
راز چشمانم واژه ی عشق است......
واژه پشت واژه...........................
واژه ای که دل را صدا میزند............
قلم دل از جوهر احساس پر میشود..
و تازه می گردد..........................
همیشه می نویسد از باران احساس
دل بر آسمان دل تو......................
قلمی از جنس واژه های دل............
ناب ناب.....واژه ها را می نویسد.....
واژه پشت واژه............................
واژه ای که تو را صدا میزند...............
فقط تو بمان .........همین...............
ترنم باران(178) م,ع.......................
کلمات کلیدی :
» نظر